زمانی که استیو جابز برای اولین بار روی صحنه رفت تا از اولین نسخه سیستمعامل iOS رونمایی کند بسیاری طراحی و امکانات آن را یک الگوبرداری واضح از سیستمعامل نیمههوشمند سیمبین میدانستند. سیستمعامل اندروید نیز بعد از معرفی توسط گوگل خیلی زود به کپی بودن از iOS متهم شد. سالها بعد و زمانی که سامسونگ اولین تلفن هوشمند انقلابی خود یعنی گلکسی اس 2 را راهی بازار کرد، یک موج جدید از جنگهای پتنتی بین این کمپانی با شرکت اپل به راه افتاد که تا همین امروز نیز این جنگ در زمینههای مختلف بین این دو غول بازار تلفنهای هوشمند ادامه داشته است.
کمپانیهای چینی نیز از همان روزهای ابتدایی فعالیت خود، بنا را بر الگوبرداری از ظاهر و امکانات پرچمداران مطرح بازار گذاشتند و به دلیل نبود قانون کپی رایت در کشور چین، هیچ شرکتی تاکنون نتوانسته بهطور جدی آنها را به پای میز محاکمه بکشاند. البته در سالهای اخیر با تزریق شدن سودهای کلانی که چینیها از فروش تلفنهای هوشمند کپی شده خود به دست آوردهاند، نوآوریهایی را نیز در ظاهر و ویژگیهای گوشیهای ساخته شده توسط تلفن سازان مطرح چینی میبینیم که باز جای شکرش باقی است!
این لیست از موارد نقض قانون کپیرایت و الگوبرداریها در صنعت گجتهای هوشمند را میتوانیم تا صدها مورد ادامه دهیم که البته تعداد قابل توجهی از آنها میتواند مربوط به کمپانیهای بزرگ تکنولوژی مثل گوگل و اپل باشد و نه صرفا کپی کاران چینی! اما در ادامه قصد داریم تا این موضوع را از دو جنبه خوب و بد آن مورد ارزیابی قرار دهیم. پس با ما باشید.
کپی نکنید!
در بسیاری از کشورهای پیشرفته جهان حفظ حقوق تولیدکننده یک اثر، از وظایف اصلی دستگاههای نظارتی است و جرایم سنگینی نیز برای کسانی که این قانون را زیر پا میگذارند در نظر گرفته شده است. دلایل این موضوع نیز در عین گستردگی فراوان کاملا واضح به نظر میرسد! اگر بخواهیم در چند جمله اهمیت حفظ حقوق کپیرایت را شرح دهیم، میتوانیم بگوییم صاحب ایده اگر نتواند از ایدهای که دارد سود ببرد و شخص دیگری همان ایده را به مرحله فروش برساند، طبیعتا صاحب اصلی دلسرد شده و اینگونه است که دیگر ایده جدیدی تولید نخواهد شد.
در کشورهای پیشرفته جهان، کافی است کسی که ایدهای را در سر دارد آن را با رسم یک شکل یا نوشتن چند جمله، روی کاغذ بیاورد و آن را برای ثبت به مراکز مربوطه ارایه کند؛ از آن به بعد هیچکس حق استفاده از آن ایده را بدون جلب نظر صاحب ایده نخواهد داشت. اصطلاحا به این سند، Patent گفته میشود.
کمپانیهای بزرگ تکنولوژی از بزرگترین صاحبان پتنت در جهان هستند و بارها از فروش پتنتهایشان سودهای کلانی به جیب زدهاند. در حال حاضر ثبت پتنتهای بیشتر به یکی دیگر از زمینههای رقابتی کمپانیهای بزرگ تبدیل شده است و سالانه این شرکتها سرمایهگذاریهای عظیمی را در این حوزه انجام میدهند. برای مثال گوگل در سالهای اخیر با سرمایهگذاری زیادی که در این زمینه انجام داده، سعی کرده تا هرچه بیشتر ایدههای خود را به ثبت برساند تا در آینده بتواند با استفاده از آنها، محصولات خود را یک گام جلوتر از سایر رقبا نگه دارد. تصویری که در زیر میبینید نمودار رشد تعداد پتنتهای ثبت شده توسط کمپانیهای مختلف در طول یک سال است.
البته در نظر داشته باشید هر تقلیدی که توسط کمپانیهای مختلف از سایر محصولات صورت میگیرد، لزوما شامل قوانین نقض حقوق پتنتی نیستند. برای مثال بعد از آنکه اپل در آیفون 5S از حسگر اثر انگشت استفاده کرد مدتی بعد کمپانی سامسونگ نیز پرچمداران خود را به این قابلیت مجهز کرد. شاید در ذهن خریداران این حرکت یک تقلید از آیفون باشد اما کمپانی اپل هیچگونه شکایتی نمیتواند از سامسونگ انجام دهد چراکه خود حسگر اثر انگشت مدتها پیش توسط شخص دیگری تولید شده است. اما در طراحی یک تلفن و یا رابط کاربری تلفنهای اپل که به فراوانی توسط سازندگان چینی مورد استفاده قرار میگیرد بهراحتی میتوانند تحت پوشش قوانین پتنتی قرار بگیرند. به همین دلیل هم هست که تلفنهای چینی عمدتاً اجازه ورود به بازار آمریکا را ندارند.
کپی کنید!
جملهای را که قرار بود در انتها بیاوریم، همین اول میگوییم! در “بیشتر” مواقع این الگوبرداریها به سود خریداران تمام میشود. کمپانی شائومی (درست خواندید! شائومی!) چند وقتی است که با فروش بالای تلفنهای هوشمند باکیفیت خود بر سر زبانها افتاده است و توانسته رکوردهای بعضاً عجیبی را در زمینه فروش به ثبت برساند. اما اگر تصویر آخرین پرچمدار این کمپانی را به نام Mi4 در حالی که نمایشگر آن خاموش است، ببینید، مطمئناً آن را با آیفون اشتباه خواهید گرفت. رابط کاربری این تلفن نیز کاملا بر پایه سیستمعامل iOS طراحی شده است. این شباهت تا آنجاست که به شائومی لقب “اپل چین” را دادهاند.
اما چرا این تعداد بالا از خریداران، با وجود الگوبرداریهای واضح از آیفون ترجیح میدهند یک Mi4 داشته باشند؟! دلایل زیادی را میتوانیم نام ببریم اما شاید دلیل اصلی، قیمت بسیار پایینتر Mi4 در کنار کیفیت ساخت و سختافزار قدرتمند آن است. اگر طراحی گوشیهای آیفون را زیبا بدانیم، با ورود Mi4 به بازار حق انتخاب بیشتری برای خریداران ایجاد میشود تا از بین دو تجربه کاربری متفاوت در عین شباهت ظاهری زیاد، یکی را انتخاب کنند.
یا زمانی که اپل امکانات ویژه سیستمعامل اندروید، مثل ویجتها، نوار اعلانات، نوار تنظیمات، مولتی تسکینگ، جستجو صوتی در سیری و… را به iOS اضافه کرد، بسیاری به خاطر همین الگوبرداری، اپل را مورد هدف انتقادات خود قرار دادند. اما سرانجام این الگوبرداری چه بود؟ کاربران آیفون به امکانات فوقالعادهای دست پیدا کردند که تا پیش از آن فقط اندرویدیها حق استفاده از آن را داشتند!
نتیجهگیری
هرچقدر هم که کپیبرداریهای بدون مجوز به نفع جیب خریداران باشد، باز نمیتوان از حقوق صاحب ایده چشمپوشی کرد. اما الگوبرداریها در بازار ابزارهای هوشمند و میان کمپانیهای بزرگ تکنولوژی یک تفاوت عمده با دانلود آلبومهای موسیقی از اینترنت دارد و آن هم این است که این کمپانیها آنقدر ثروتمند و در بازار شناخته شده هستند که با این الگوبرداریها صدمه بزرگی نخواهند دید و چهبسا همانطور که دیدیم هرکدام از این برندهای بزرگ خود نیز آلوده به الگوبرداری از ویژگی محصولات سایر کمپانیها شوند! پس در این شرایط که همه در حال کپی کردن هستند، نمیتوانیم کسی را متهم یا توبیخ کنیم! نظر شما در این باره چیست؟!
سلام
نوشته های بسیار زیبایی داری
امیدوارم همیشه به نوشتن ادامه بدی تا ما هم با خوندن اون ها لذت ببریم
به منم سر بزنی خوشحال می شم