هرروز شاهد رونمایی ازتلفنهای همراه جدید از برندهایی هستیم که گاهی نامآشنا و گاهی گمنام هستند، اما بهجرات میتوانم بگویم تمامی آنها حداقل یک نقطه ضعف دارند که اکثرا ناشی از سیاستهای نادرست مدیران کمپانیهاست. در ادامه قرار است به مهمترین تغییراتی که کمپانیهای مطرح بازار موبایل باید در محصولات خود انجام دهند، بپردازیم.
اپل
اپل را میتوان محبوبترین و البته گرانترین برند دنیا نام گذاری کرد، اما این کمپانی نقطه ضعف بزرگی دارد که نمیتوان از آن چشمپوشی کرد، این نقطه ضعف چیزی نیست جز گرانقیمت بودن اپل، شاید بگویید کیفیت زیاد محصولات این کمپانی موجب چنین موضوعی شده است، باید بگویم حرف شما صحیح است اما آیا اپل نمیتواند تلفنهمراهی با کیفیت کمتر و استفاده از محصولات ارزانقیمتتر تولید کند که کاربران زیادتری بتوانند طعم iOS و محصولات این کمپانی را بچشند؟ آیا اپل نمیتواند با منبعباز کردن iOS اجازه استفاده از آنرا برای دیگر شرکتهای موبایلسازی دنیا بدهد تا شاهد محصولاتی برمبنای iOS و قیمت کمتر باشیم؟ جواب تمام این سوالات مثبت است اما اینکه چرا اپل علاقهای به جلب نظر کاربران از نظر قیمتی ندارد، امری است که بیشتر از سیاستهای خودخواهانه اپل نشات میگیرد، موضوعی که بالاخره اپل را زمینگیر میکند.
سامسونگ
بزرگترین تولیدکننده موبایل دنیا که با ارایه گلکسیS6 توانست خود را از ورطه نابودی نجات دهد، شاید اگر سال2014 این مقاله را مینوشتم مهمترین نقطه ضعف سامسونگ را استفاده از پلاستیک به عنوان متریال اصلی پرچمدرانش بیان میکردم، اما اکنون اوضاع سامسونگ متفاوتتر از گذشته است، سامسونگ کنونی تاحدودی توانسته شرایط خود را بهبود ببخشد و پایههای امپراطوریاش را استوار کند اما باید بگویم بزرگترین مشکل سامسونگ عدم پشتیبانی از نرمافزارهای ساخته خود بهخصوص سیستمعاملهایش است، این کمپانی درگذشته با ارایه گوشیهای مبتنی بر بادا تفکرات سلطهجویانهای را دنبال میکرد، اما دیگر دیرشده بود و سامسونگ مبارزه را درهمان راند اول به گوگل و اپل واگذار کرد. اکنون نیز این کمپانی سیستمعامل تایزن را دراختیار دارد اما مطمئنا آینده خوبی در انتظار تایزن نیست و بهزودی به بادا ملحق خواهد شد، شاید بهترین کاری که سامسونگ میتواند جهت بهبود این وضعیت انجام دهد، معرفی یک تلفنهمراه درحد پرچمداران اندرویدیاش برپایه سیستمعامل تایزن باشد تا اینکه صرفا گوشیهای میانرده تایزنی را معرفی کند که هیچ ویژگی مثبتی ندارند.
الجی
الجی سالهاست خطی مستقیم را طی میکند، یعنی نه میتوان شاهد پیشرفت چشمگیری بود و نه میتوان افت زیادی را در تولیدات این کمپانی مشاهده کرد. مهمترین تغییری که الجی باید آنرا انجام دهد، درست چیزی است که سال گذشته سامسونگ با آن درگیر بود، یعنی متریال؛ اینکه الجی در سال 2015 هنوز تلفنهمراهی با متریال پلاستیکی را به عنوان پرچمدار خود معرفی میکند، خود به اندازه کافی ناامیدکننده است اما الجی علاوه بر این مشکل، در طی سال 2015 چند تلفنهمراه معرفی کرد که همگی مشابه G4 بودند و خود G4 نیز شباهت زیادی به نسل قبلیاش داشت. البته استفاده از چرم ایده هوشمندانهای است اما معمولا کاربران تلفنهمراه، مدل فلزی را ترجیح میدهند. دیگرمشکل الجی عدم پشتیبانی نرمافزاری در گوشیهای میانرده و پایینرده است، امری که شاید در دیگر کمپانیها نیز مرسوم باشد اما چون سهمش از بازار اندک است، به رضایت بیشتر کاربران نیاز دارد تا شاهد ریزش به سمت دیگر برندها نباشد.
سونی
سونی روزهای خوش گذشته و همکاری با کمپانی اریکسون را پشتسر گذاشت و بهتنهایی وارد میدان شد، هرچند که همیشه گوشیهای سونی از کیفیت خوبی بهره میبرند اما واقعا تمامی آنها شبیه به هم هستند! به عنوان مثال شما سری Z این کمپانی که همیشه پرچمدار بودهاست را از نظر طراحی باهم مقایسه کنید، خواهید دید تغییرات بسیار اندکتر از آن هستند که بهراحتی قابل تشخیص باشند. پس اولین تغییر برای سونی باید در زبان طراحی گوشیهایش انجام پذیرد. دومین تغییر نبود یک لانچر منظم و زیباست، هرچند تفاوت رابطکاربری سونی با اندروید خام چندان زیاد نیست اما سونی در همین تغییر کوچک نیز موفق نبوده و شاهد نامنظمی و زیبا نبودن این رابط کاربری هستیم، در رابط کاربری سونی آیکونها طراحی زنده و مدرنی ندارند و صرفا تغییرات کوچکی نسبت به نسخه خام اندروید را شاهد هستیم. البته سونی در رابطه با سرعت و امکانات این رابط کاربری در نسخه پنجم پرچمدارش موفق بوده و در این بخش نمیتوان مشکل خاصی را پیدا کرد.
هواوی
هواوی این روزها حضوری خوب و موثر را در بازار ایفا میکند، دیگر کمتر تقلید کرده و حالا نوآوریهایی را هم دارد؛ اما بازهم یک دلیل برای کند کردن پیشرفت این کمپانی وجود دارد، آنهم ملیت این کمپانی است، چینی بودن برای بسیاری از کاربران برابر است با عدم کیفیت مناسب و این موضوع مهمترین دلیل دوری کاربران از گوشیهای هواوی است. هواوی نیاز به تغییر خاصی ندارد بلکه تنها باید بتواند شایعات پیرامون گوشیهایش را با تغییرات و افزودن امکانات نوآورانه از میان ببرد، هرچند در این بین باید تبلیغات بیشتری نیز انجام دهد.
مایکروسافت
مایکروسافت سالهاست برای حضور در بازار تلفنهای هوشمند تلاش میکند، از خرید نوکیا و بهنابودی کشاندن آن تا ارایه ویندوز10 بهصورت یکپارچه؛ همه از اقدامات مایکروسافت برای حضور در این رقابت است. گوشیهای ویندوزی سختافزار قابلقبولی دارند، طراحیشان خوب است هرچند پلاستیکیاند و از قیمت مناسبی بهره میبرند اما مجهز به ویندوز هستند و درآن دنیای متفاوت خبری از برنامههای رنگارنگ و بازیهای متنوع موجود در رقبا نیست و شما باید به انتخابهای محدود خود بسازید و شاید از خرید خود لبخندی بهنشانه رضایت هرچند کمرنگ بزنید. مایکروسافت برای اثبات وجود خود یا میتواند عطایویندوز را بهلقایش ببخشد و تلفنهمراه اندرویدی تولید کند و یا باصرف هزینههایی گزاف نکات مثبتی را در این پلتفرم ایجاد نموده که بتواند کاربان را برای خرید ترغیب کند.
اچتیسی
آخرین کمپانی که در این مقاله به آن میپردازیم اچتیسی است، شاید بتوان اوضاع اچتیسی را در یک جمله اینگونه بیان کرد:
“اسبی باشکوه، زیبا اما پیر که برای ابراز وجود بیجهت میدود، درصورتی که باید راه را برای جوانترها باز کند، اما افسوس که صاحبش خسیس و از خود راضیست!”
هرچند جمله بالا از نظر ادبی درسطح پایینی بود ولی بهکلی شرایط اینروزهای این کمپانی را نشان میدهد، مدیران این کمپانی باید بدانند دیگر کسی برای طراحی تکراری گوشیهای HTC دست نمیزند، کاربران انتظار نوآوری و تنوع را از این کمپانی دارند اما مدیران دلیل عدم طراحی را نبود سرمایه کافی برای ایجاد طراحی جدید میدانند. اچتیسی قبل از هر چیز باید طراحی ظاهری گوشیهایش را بهبود ببخشد سپس سراغ تغییرات در دیگر بخشها برود.